چهرهای خندان، سرحال و آنقدر با هیجان که وقتی درباره تکواندو، تکنیکهای مختلف و علاقهاش به این ورزش حرف میزند، بیشتر از آنکه حس کنید با یک رزمیکار همهفنحریف روبهرو هستید، هوس میکنید در اولین فرصت وارد باشگاهی شوید و بهعنوان هنرآموز تکواندو ثبتنام کنید.
کسیکه با این همه شور و شوق ورزشیاش، میتواند یکتنه هرکسی را علاقهمند به ورزش بهخصوص تکواندو کند. رشتهای که آغازش برای او، بعد از سهسال کارکردن مداوم در میدان کاراته و تشک کشتی، در دوازدهسالگی بوده و چنان علاقهای با پاگذاشتن در تکواندو وجودش را فراگرفته که ۲۸ سال است او را همچنان در میدانهای ورزشی نگهداشته و به قول خودش در این سالها حتی یکروز را هم، بدون فکر تکواندو نگذرانده است.
مسلم گرایلی، تکواندوکار چهلساله و فعالی است که ورزش را از باشگاههای شهرک شهیدرجایی شروع کرده و بعداز کسب مدالهای رنگارنگ و عنوان مربیگری، کلاسداری و آموزش را نیز در همین نقطه ادامه داده است. کسیکه روزی با قرارگرفتن در سکوی دوم بازیهای بینالمللی تاجیکستان (جام ریاستجمهوری) درخشیده و علاوهبر مقامهای مختلف کشوری و استانی، مربیگری بینالمللی تکواندو، داوری درجه یک کشور، ممتحن فدراسیون تکواندو، رئیس هیئت تکواندو رضویه، رئیس کمیته مسابقات تکواندو شهرستان مشهد، سرمربی تیم جوانان و بزرگسالان تکواندوی مشهد، کمربند مشکی دان ۵ و ۶ تکواندو و خیلی موارد دیگر را در پرونده ورزشیاش دارد.
با این مربی تکواندو در روزهایی که درحال آمادهسازی شاگردانش برای مسابقات در سطح باشگاههای مشهد است، به گفتگو مینشینیم که گرایلی درمیان صحبتهایش به بیشاز ۱۷ سال مربیگری با عشق در بین بچههای مناطق محروم پرداخته برایمان میگوید. او همچنین خطاب به مسئولان میگوید اگر هیئت تکواندو دنبال استعدادهای جدید و توانمند این ورزش برای اعزام به بازیهای استانی، کشوری و بالاتر است باید بین ورزشکاران پایینشهر باشد. او همچنین از علاقهاش به سرمایهگذاری روی تکواندوکاران توانمند تا مراحل بالای ورزشی، به شرط اینکه خودشان را اثبات کنند، سخن میگوید و اینکه بزرگترین آرزوی ورزشیاش، دیدن شاگردانش روی سکوهای قهرمانی المپیک است.
مسلم گرایلی متولد سال ۱۳۵۵ در شهرستان علیآباد گرگان است. در دوازدهسالگی بهواسطه مشهدیبودن مادرش به این شهر مهاجرت میکنند و در شهرک شهیدرجایی ساکن میشود.
سابقه ورزشی بلندبالا در خانوادهاش، او را زمانی که در شمال ایران زندگی میکردند به کشتی و کاراته میکشاند و سهسالی درکنار پدر و سهبرادر کشتیگیرش با چموخمهای مختلف این رشته دستوپنجه نرم میکند، تا اینکه روحیه جنگجوییاش، او و خانوادهاش را مجاب میکند که به درد کشتی نمیخورد بلکه استعدادش در تکواندو است.
در همان سال آخر سکونتشان در شهرستان گرگان، تکواندو را زیرنظر استاد تقی عزیزی آغاز میکند و بعد از آمدن به مشهد، به آموختن در همین رشته زیرنظر استاد صنمیار میپردازد که تا سال ۸۱ ادامه داشته است.
«پدرم کشتیگیر قهاری بود و برادرانم هم در این ورزش و بدنسازی خوش درخشیدند، اما من بعداز سهسال کشتی و کاراته کارکردن چندان پیشرفتی نکردم این شد که هوسکردم تا براساس حس جنگجویی که دارم، شانسم را در تکواندو بسنجم.»
گرایلی این را میگوید و گریزی به سالهای نونهالی و نوجوانیاش میزند و ادامه میدهد: وقتی زیرنظر استاد صنمیار در شهرک شهیدرجایی برای آموزش تکواندو مشغول شدم، از سرِ علاقه خیلی زود پیشرفت کردم. روزی نبود که تمرین نکنم یا اینکه از سر خستگی و عمد بخواهم دور این ورزش خط بکشم.
گویی بدنم برای این ورزش ساخته شده بود. به بیشاز ۱۰۰ مسابقه راهیافتم که نخستین آن، شرکت در مسابقات تکواندو بین آموزشگاههای مشهد بود، با کسب مقام اولی و گرفتن یک کیف باشگاهی بهعنوان جایزه. بعداز آن هم مقامهای مختلف منطقهای، شهرستانی، استانی، کشوری و بینالمللی را کسب کردم که بالاترین آن مربوط به حضورم در مسابقات تکواندوی تاجیکستان با قرارگرفتن در سکوی دوم و گرفتن مدال نقره است.
به بیشاز ۱۰۰ مسابقه راهیافتم که نخستین آن، شرکت در مسابقات تکواندو بین آموزشگاههای مشهد بود
تمریناتم را ادامه دادم تا اینکه با گرفتن کمربند دان ۴ تکواندو در سال ۷۹ موفق شدم داوری و مربیگری درجه ۳ را در همین رشته بگیرم.
آنطورکه از سخنان این تکواندوکار برمیآید، او با گرفتن این مدرک، مربیگری را در شهرک شهیدباهنر آغاز میکند و همزمان با آموزش دیدن، در ردههای بالای تکواندو، به کلاسداری با گرفتن چندین شاگرد میپردازد.
حضور گرایلی در پایینشهر برای آموزش همراهبا اهداف بزرگی بوده است که خودش اینگونه توضیح میدهد: من بچه پایینشهر بودم و ورزش را هم از همین نقطه آغاز کردم و پیشرفتم هم از همین محل بوده است. در این مدت هم استعدادهای زیادی را دیدم و شناختم. درواقع بچههای پایینشهر، ورزشکاران بااستعدادی هستند و جسارت خوبی دارند که متاسفانه به آنها چندان پرداخت و توجه نشده است.
همینها باعث شد تا با گرفتن مدرک مربیگری، باوجود داشتن موقعیت آموزش در مناطق بالاشهر و بین بچههای مرفه، آموزش در پایینشهر را انتخابکنم.
او با یادکردن از آن روزها میگوید: همان سال، باشگاه خودم را با عنوان مدرسه تکواندو در ابتدای تاجرآباد شهرک شهیدباهنر راهانداختم و شروع کردم به آموزش علاقهمندان. هنوز یکسالی از کلاسداریام نگذشته بود که برای مسابقات استانی، تیمی از بین شاگردانم تشکیل دادم که نتیجه آن، کسب عنوان اولی در این دوره مسابقات بود.
علاقهام به ورزش رزمی، من را تا به اینجا کشانده و از همان دوران آغاز مربیگریام تاکنون بیشاز ۵ هزار شاگرد تربیت کردهام؛ شاگردانی در ردههای سنی مختلف از کودک و نونهال گرفته تا نوجوان، جوان و بزرگسال که بیشتر آنها از علاقهمندان به تکواندو در پایینشهر بوده است.
درحالحاضر هم ۴۰۰ شاگرد دارم که ۳۰۰ نفر آنها در مناطق پایینشهر ساکن هستند که هر روز از ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر تا ۱۰ شب بهصورت مداوم تمرین و آموزش به آنها را انجام میدهم. شاید باورتان نشود که عشق تکواندو در من به اندازهای است که هشتساعت ورزش در روز، آن هم رزمی نهتنها خستهام نمیکند بلکه از خستگیام هم میکاهد.
در تمام اینسالها هم تا توانستهام با جان و دل با شاگردانم کار کردهام و حتی بهآن کمکهای مالی کردهام. جالب اینکه گرایلی تاکنون داور و مربیان زیادی نیز تربیت کرده و از بین شاگردانش نیز امین مروی از شهرک شهید باهنر با کسب عنوانهای قهرمانی مختلف کشوری تاکنون چندینبار خوش درخشیده یا صادق صفرپور از همین محل به اردوی تیمملی دعوتشده است. جلال احمدیان نیز عنواندار مقامهای مختلف کشوری است.
درمجموع ۳۰ تن از شاگردان این مربی تکواندو در کارنامه خود عنوان قهرمانی کشور را دارند.
«مربی ورزشی میتواند راه زندگی یک فرد را درخلال همین آموزشها تعیین کند.» گرایلی این را با باور قلبی عمیقی میگوید و به الگوی آموزشی خود اشاره میکند؛ «مقید به این هستم که قبلاز آموزش فنی ورزش، باید اخلاق نیکو بین ورزشکارانم همهگیر شود؛ از همین رو در کلاسهای آموزشی چندینبار در هفته با ۱۵ تا ۲۰ دقیقه وقتگذاشتن سعی میکنم نکاتی درباره اخلاق در زندگی بیان کنم تا شاگرد من، هم در اخلاق الگو باشد و هم در ورزش.»
یکی از اصلیترین نکاتم در این کلاسها احترام به بزرگتر است و سعی میکنم با رفتارم به شاگردانم آموزش دهم. بهعنوان نمونه خود من بعداز این همه سال هنوز هم وقتی استادم را میبینم، بهعنوان بزرگتر و کسی که روزی با آموزشهایش باعث پیشرفتم شده احترام خاصی قائل میشوم. از همینرو زمانیکه سال ۹۳ کاندیدای ریاست هیئت تکواندوی استان شدم و همزمان با من، شاگرد دیگری از استادم صنمیار نیز کاندید شد، بعداز تشکیل ائتلاف تصمیم شورا این شد که من به نفع رئیس فعلی این هیئت کنار بروم و، چون خواسته استادم هم این بود، به خاطر احترامی که برایشان قائل بودم، پذیرفتم.
روش ویژه و درعینحال تاثیرگذار آموزش ورزش، دیگر مشخصه گرایلی در آموزش تکواندو است. شیوهای که کسانی که او را میشناسد یا شاگردش هستند، حتما شاهد این کارهای فوقالعاده تربیتی او درکنار تکواندو بودهاند؛ از جدیتش در گرفتن شهریه گرفته تا ارائه آموزش ویژه به افراد با معدلهای بالا.
او با اشاره به مربیگری در نقاط پایینشهر میگوید: متاسفانه در این محدودهها معضلات فرهنگی و اجتماعی فراوانی وجود دارد؛ ازهمینرو سعی میکنم شاگردانم در همه ابعاد رشد کنند. یکی از این ابعاد علاوهبر اخلاق، بحث درس آنها و توجهبه ادامه تحصیل است. به همین دلیل هرسال از شاگردانم درخواست کارنامههایشان را کرده و معدل آنها را مقابل اسمهایشان یادداشت میکنم.
او ادامه میدهد: براساس همین معدلها زمانیکه میخواهم تیمی برای مسابقات تشکیل بدهم یا آموزشهای ویژه را آغاز کنم، گزینشها را از بین افراد با معدل بالا انجام میدهم و چندین ماه بهصورت ویژه رویشان کار میکنم.
او اینکار را برای ساختن الگوهای مناسب در ورزش و تحصیل همزمان انجام میدهد و باور دارد که این کار او باعث میشود خیلی از شاگردانش به همان اندازه که در ورزش تلاش میکنند برای علمآموزی و بالابردن سطح سوادشان نیز تلاش کنند؛ نتیجه این نوع آموزشها مشهود است.
گرایلی درباره اجبار در پرداخت شهریه نیز توضیح میدهد: مقید به اخذ اندک شهریه از شاگردانم هستم؛ چراکه با این کار ورزشکاران ارزش کار و زحمت را میدانند و بهخاطر پول پرداختیشان هم که شده، برای رسیدن به سکوهای موفقیت بیشترمیکوشند.
جالب است بدانید که او در این سالها به تحصیلش نیز ادامه داده و درحالحاضر کارشناس تربیتبدنی است. طبق گفتههای خودش، در این رشته تحصیل کرده تا از نظر علمی هم آموزشهایش بهروز و بدون نقص باشد.
یکی از تواناییهای بزرگ گرایلی، تشکیل تیمهای تکواندو و تربیت شاگردان مختلف بهصورت گروهی برای مسابقات است که همیشه دستپر برگشتهاند؛ «از همان سال اول مربیگریام تا همین امروز بیشتر تیمهایی که به مسابقات فرستادهام، یکی از سه رتبه اول را کسب کردهاند.»
کسب دو عنوان اولی در مسابقات تکواندوی کشوری بین سالهای ۸۱ تا ۸۵، مقام سوم کشوری در اولین دوره لیگ باشگاههای کشور به سال ۸۳، بیش از ۶ عنوان قهرمانی استان و مشهد و چندین مورد دیگر ازجمله قهرمانی تیمهایم بوده است.
او به مسابقات تکواندو سال ۹۴ در مشهد نیز اشاره میکند و ادامه میدهد: در مسابقات شهری محلات مشهد که هزارو۱۲۷ نفر شرکت کردند تیم خردسالان، نونهالان و نوجوانان باشگاه مدرسه تکواندی من در هر سه رده، مقام اول تیمی را کسب کردند. همچنین در مسابقات دسته کمربندهای مبتدی بین باشگاههای مشهد که ۲۵۰ نفر حضور داشتند، در چهار رده سنی تیمهای مدرسه تکواندو در پایه موفق به کسب ۴ طلا در ۶ وزن، خردسالان ۲ طلا در ۹ وزن، نونهالان ۴ طلا از ۹ وزن و نوجوانان هم یک طلا در چهاروزن شدند.
گرایلی در شهرک شهید باهنر و رجایی، کم شاگرد تربیت نکرده و طبق گفتههایش، امروز کسانی برای آموزش پیش او میآیند که روزی پدرانشان شاگرد او بودهاند. او با دیدن این افراد و علایقی که به رشته رزمی دارند و همچنین استعدادهایی که تاکنون کشف کرده، معتقد است از این محدوده میتوان تعداد زیادی قهرمان جهان و المپیک تربیت کرد. افرادی که برای پیشرفت، نیاز به حمایت و پشتیبانی مسئولان دارند؛ «شاید باورتان نشود که اگر ۱۰ نفر به مسابقات استانی راه یابند، حداقل پنجششنفر آنها ورزشکارانی از نقاط پایینشهر هستند و شک نکنید که اگر هیئت تکواندوی استان، دنبال چهرههای جدید و بااستعداد در تکواندوست باید در پایینشهر دنبال آن باشد.»
حرف از مشکلات در حوزه تکواندو که به میان میآید، این مربی بینالمللی روی نبود حمایتها دست میگذارد و میگوید: متاسفانه توجه به ورزشکاران پایینشهر در هیئت تکواندوی استان کم است؛ درحالیکه افراد بسیار بااستعدادی در این محدوده ساکن هستند.
به گفته وی، این هیئت کمترین کاری که میتواند در حق این افراد انجام دهد، نگرفتن یا تخفیف هزینههای ثبتنام برای مسابقات است که حداقل ۳۰ هزارتومان آن فقط برای نامنویسی است.
یکی از آرزوهای بزرگ ورزشی گرایلی، درخشش شاگردانش در میادین جهانی و المپیک است؛ «واقعا برای شاگردانم وقت میگذارم و در تمام کلاسهای آموزشی بدون تاخیر حاضر میشوم تا کمکاری نکرده باشم و هدفم هم از این نوع کارکردن و آموزشدادن، بالارفتن حداقل یکی از شاگردانم روی سکوهای قهرمانی بینالمللی است و تا زمانی مربیگری را ادامه خواهم داد که هنرجویم در المپیک حاضر شود.»
او که خیلی به بااستعداد بچههای پایینشهر در ورزشهای رزمی معتقد است، وعده جالبی هم میدهد و میگوید: اگر از بین شاگردانم فردی توانمندیهای خود را نشان دهد و بااستعداد باشد، حاضرم برایش از هزینه شخصی خود تا میادین بزرگ حتی جهانی سرمایهگذاری کنم.
حرف از خاطره که به میان میآید، گرایلی، گریزی به روز معلم چندسال قبل میزند و میگوید: بسیاری از شاگردانم از من بهعنوان معلمشان یاد میکنند؛ به همین دلیل هم هرسال همزمان با این روز، هدیههایی از سرِ قدردانی به من میدهند. چندسال قبل، یکی از شاگردان خردسالم روی یک برگه کاهی بدبُرشخورده، با مداد نوشته بود: «استاد عزیزم روزتان مبارک؛ ببخشید که نتوانستم هدیهای بگیرم.» این برگ کاغذ برای من از هرچیزی باارزشتر بود و هنوز هم آن را در کمد هدایا و جوایزم نگهداشتهام.
او بدترین خاطره دوران مربیگریاش را ازدستدادن یکی از شاگردان نونهالش میداند و تعریف میکند: کالی انتهای شهرک شهیدباهنر بود که بچهها در نبود فضایی برای بازی در این محل جمع میشدند و بازی میکردند. متاسفانه بعداز یک بارندگی با جاریشدن سیل، حسین شریفی که از شاگردان بااستعدادم بود، هنگام بازی در این کال افتاد و غرق شد که هنوز هم تلخی این اتفاق از یادم نمیرود و همیشه یادش در ذهنم زنده است.
* این گفتگو در شمـاره ۱۹۳ دوشنبه ۲۳ فروردین ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.